بیش از صد تک بینی و دوبیتی عاشورایی

.................صلوات..................

محرم آمد و دلها غمین شد

غم و عشق وبلا با هم اجین شد

حسین آماده بهر جانفشانی است

دوباره فاطمه قلبش حزین شد

.................صلوات..................

تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست

از قیام تو پیام تو عیان است هنوز

همه ماه است محرم، همه جا کرب و بلاست

در جهان موج جهاد تو روان است هنوز

.................صلوات..................

دلم دریاچه ی غم شد دوباره

قد آیینه ها خم شد دوباره

صدای سنج و دمام اومد از دور

بخون ای دل محرم شد دوباره

.................صلوات..................

بخون ای دل که دشتستون صدا شه

کمی فایز بخون دردم دوا شه

ملایک نوحه خوانان حسینند

بخون والله خدا هم از خداشه

.................صلوات..................

ضریح تو داره عطر گل یاس

نوازش های دستت میشه احساس

کی میدونه آقا پر میشه شاید.

شبا سقا خونه ات با مشک عباس

.................صلوات..................

امشب رقیه فهمید بابا دو بخش دارد

بخشی به روی نیزه ٬ بخشی به خاک صحرا

.................صلوات..................

از فضل خودت شبی زبانم دادی

ساقی شدی و طبع روانم دادی

گفتم که چه باید بنویسم از عشق

دستان بریده را نشانم دادی

.................صلوات..................

امشب وقوع مرگ تو را جار می‌زنند

رخسار ماه را غم و زنگار می‌زنند

نوزادها برای علی اصغرت هنوز

با اولین تنفس خود زار می‌زنند

.................صلوات..................

ان روز حسین یک صدا زینب بود

آیینه ی غیرت خدا زینب بود

زینب زینب، زینب، زینب زینب

آن روز تمام کربلا زینب بود

.................صلوات..................

جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید

هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید

بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی

خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید

.................صلوات..................

آن روح زلال و صیقلی زینب بود

آیینه ی غیرت علی زینب بود

هر چند امام و مقتدا بود حسین

پیغمبر کربلا ولی زینب بود

.................صلوات..................

حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش

سوگند خورده است به ماه محرمش

شبهای قدر محترم و با فضیلت اند

امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش

.................صلوات..................

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

.................صلوات..................

پیر همه بود اگرچه او کودک بود

صبرش ز غریبی پدر اندک بود

می کرد به نی اشاره می گفت رباب

ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود

.................صلوات..................

گویند "می" نمی شود از راه گوش خورد!

من "یا حسین" می شنوم مست می شوم

.................صلوات..................

برای باغبان یاس آفریدند

علی را أشجع الناس آفریدند

وفا داری و مردی و شجاعت

یکی کردند و عباس آفریدند

.................صلوات..................

آموخته ایم از تو وفاداری را

خون تو نوشت معنی یاری را

ای کاش که آب کربلا می آموخت

آن روز زچشمت آبرو داری را …

.................صلوات..................

دلم مست و لبم مست و سرم مست

بخون ای دل که صبرم رفته از دست

بخون ای دل محرم اومد از راه

بخون اجر تو با عباس بی دست

.................صلوات..................

خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما

باز نام تو شده زینت هر محفل ما

جز غم عشق تو ما را نبود سودایی

عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما

.................صلوات..................

تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست

این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست

ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن

همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست

.................صلوات..................

انگار تمام شهر تسخیر شده

بنگاه فروش غل و زنجیر شده

از چارطرف حرمله ها آمده اند

بازار پر از نیزه و شمشیر شده

.................صلوات..................

سجاده به دوش ها همه آمده اند

آن حلقه به گوش ها همه آمده اند

ذی الحجه و مکه و محرم نزدیک

شمشیر فروش ها همه آمده اند

.................صلوات..................

تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست

این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست

ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن

همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست

.................صلوات..................

ارباب صدای قدمت می آید

هنگامه اوج ماتمت می آید

.................صلوات..................

قلندر وار از درمان گذشتند

از آب وآتش وطوفان گذشتند

کبوترهای زخمی تشنه بودند

به نام عاشقی از جان گذشتند

.................صلوات..................

زمین دشت شقایقهای پرپر

وچشم آسمان از رفتنش تر

برای وسعتش دنیا قفس بود

به سمت عاشقی پر زد کبوتر

.................صلوات..................

یاد آور لحظه های دردند عمو

شبهای اسیری ام چه سردند عمو

دیشب سر نی فقط سرت را دیدم

آغوش تو را چه کار کردند عمو؟!

.................صلوات..................

بی حسین بن علی احساس پیری می کنم

نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم

گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟

گفتم از آینه ی دل گردگیری می کنم

.................صلوات..................

بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت

ماه محرم آمد تمام عالم گرفت

.................صلوات..................

خلائق خاک بر سر جملگی زاری کنید

محرم ماه خون آمد عزاداری کنید

ز خاک نینوا فریاد می خیزد چنین

حسینم یار می خواهد، وفاداری کنید

.................صلوات..................

ديباچه ی عشق و عاشقی باز شود

دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسين

ايام عزا و غصه آغاز شود

.................صلوات..................

و داعی با سر و جان کرده اینک

ملائک را هراسان کرده اینک

الا ، اهل حرم بیرون بییید

حسین آهنگ میدان کرده اینک

.................صلوات..................

با یاد کشتگانش، آیینه خانه ای ساخت

آیینه دار او بود ، آیینه چید عباس

از نسل پختگان بود، خامی نکرد، باری

چون سیب سرخ افتاد، از بس رسید عباس

.................صلوات..................

ما سینه زنان رسم جنون باب نمودیم

جان و سر خود هدیه به ارباب نمودیم

از عمق درون ناله و فریاد نمودیم

با سینه زدن زلزله ایجاد نمودیم

.................صلوات..................

حرف دل آب را کجا می زد مشک

سرتا سر کربلا صدا می زد مشک

تیری آمد به قلب عباس (ع) نشست

چون طفل رباب دست و پا می زد مشک

.................صلوات..................

این نیزه مرا به عشقتان میدوزد

در عمق وجود شعله می افروزد

امسال اگرچه در زمستانم باز

از بردن اسم تو لبم می سوزد

.................صلوات..................

چشمان زمین دوباره تر خواهد شد

ماه از سر شب بدون سر خواهد شد

تاریخ دوباره به خودش می لرزد

شق القمری بزرگتر خواهد شد

.................صلوات..................

خورشید نشسته بر درت ای کوفه

غافل شدی از دور و برت ای کوفه

امروز فرات را به رویش بستی

ای خاک دو عالم به سرت ای کوفه

.................صلوات..................

فریاد حسین را شنیدیم همه

از کوفه به سوی او دویدیم همه

رفتیم به کربلا ولی برگشتیم

از شمر امان نامه خریدیم همه

.................صلوات..................

خورشید که در میان خون، پرپر زد

آن ماه، کنار خیمه‌ها، بر سر زد

فرمود که مرگ سرخ از ذلت به

آن حنجره‌ای که بوسه بر خنجر زد

.................صلوات..................

هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد

او ماند که در کنار زینب باشد

سجّاد که سجّاده به او دل می‌بست

تدبیر خدا بود که در تب باشد

.................صلوات..................

عالم ، همه خاک کربلا بایدمان

پیوسته به لب ، خدا خدا بایدمان

تا پاک شود ، زمین ز ابنای یزید

همواره حسین ، مقتدا بایدمان

.................صلوات..................

آن دَم که فتاد دست پیغمبرِ آب

یک قطره عطش نبود در باور آب

گلهاى خدا زتشنگى پژمردند

اى خاک تمام کربلا بر سر آب
.................صلوات..................

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

.................صلوات..................

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

.................صلوات..................

بر سینه ی من نوشته بین الحرمین

نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین

.................صلوات..................

در دشت بلا قحطی ایمان شده است

هر دیو و ددی نماد انسان شده است!

مردان همه سر به نیزه ها بخشیدند

سالار زنان بی سرو سامان شده است

.................صلوات..................

زمین از اشتیاقش کم نمی کرد

غم نان گونه اش را نم نمی کرد

غم مشک وعلمدار آتشش زد

زمانه قامتش را خم نمی کرد

.................صلوات..................

خورشید بر این تیره مغاک افتاده ست؟

یا بر سر نی ان سر پاک افتاده ست؟!

بر عرش نی از تلاوت او پیداست

هفتاد دو سوره روی خاک افتاده ست
.................صلوات..................

محرم آمد و ماه عزا شد

مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید

دوباره شور عاشوار به پا شد

.................صلوات..................

باز محرم رسيد، ماه عزای حسين

سينه‌ی ما می‌شود، كرب و بلای حسين

كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه

تا كه بگيرم صفا، من ز صفای حسين

.................صلوات..................

در حنجره ی زمانه تابید اصغر

هی گریه نکرد! هی ننالید اصغر

دیگر نگران نباش آرام بگیر

آسوده تر از همیشه خوابید اصغر

.................صلوات..................

آبروی حسین به كهكشان می ارزد

یك موی حسین بر دو جهان می ارزد

گفتم كه بگو بهشت را قیمت چیست

گفتا كه حسین بیش از آن می ارزد

.................صلوات..................

عالم همه محو گل رخسار حسین است

ذرات جهان درعجب از کار حسین است

دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش

یعنی که خدای تو عزادار حسین است

.................صلوات..................

قیامت بی حسین غوغا ندارد

شفاعت بی حسین معنا ندارد

حسینی باش كه در محشر نگویند

چرا پرونده ات امضاء ندارد

.................صلوات..................

به يكتايي ، قسم يكتاست عباس

به مردي شهره دنياست عباس

اگر چه زاده‌ ام‌البنين است

وليكن مادرش زهراست عباس

.................صلوات..................

در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند

در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند

هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین

ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند

.................صلوات..................

عالم همه قطره اند و درياست حسين

خوبان همه بنده اند و مولاست حسين

.................صلوات..................

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید

.................صلوات..................

اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین

مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین

هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو

از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

.................صلوات..................

عطري كه از حوالي پرچم وزيده است

ما را به سمت مجلس آقا كشيده است

از صحن هر حسينيه تا صحن كربلا

صد كوچه بازكنيد محرم رسيده است

.................صلوات..................

کربلا دارالنعيم زينب است

کعبه خود تحت حريم زينب است

عمر زينب فخر مولا بود و بس

او به زهرا المثني بود و بس

.................صلوات..................

در معرکه، تفسیر شهادت می‌کرد

در اوج عطش داشت روایت می‌کرد

لا حول و لا قوة الا بالله

هم مرگ به او سخت حسادت می‌کرد

.................صلوات..................

لحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)

هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع)

یعنی که تأملی کنید ای یاران !

آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟

.................صلوات..................

همواره تجّسم قیام است حسین (ع)

در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)

در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب‌ترین شعر کلام است حسین (ع)

.................صلوات..................

در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود

از اشک، سرانگشت نگاهم تَر بود

چیزی که به من توان زاری می‌داد

قنداقة خونـین عــلی‌اصغــر بــود

.................صلوات..................

خونی که ز پیشانی او جاری شد

سرسبــزترین بهارِ بـیداری شد

آن سر که به روی نیزه‌ها گشت بلند

آیینــة روشن فــــداکاری ش‍‍‍‍‌‌ـــد

.................صلوات..................

می‌توان مانند کوهی درد بود

شام با یک قافله شب‌گرد بود

می‌‌توان چون شیر دشت کربلا

نام زینب داشت، اما مرد بود

.................صلوات..................

پیراهنی از زخم، به تن دوخته است

این رسم، ز حضرت غم آموخته است

ای سـرو تمــاشاییِ ایــمان، عبـاس!

دل، شعله به شعله، در غمت سوخته است

.................صلوات..................

دریا به طلب از برهوت تو گذشت

یک قافله نعره در سکوت تو گذشت

ان روز اگر چه تشنه بودی ، امّا

صد رشته قنات در قنوت تو گذشت

.................صلوات..................

ششماهه على به دوش بابش دادند

یک جام از آن باده نابش دادند

چون با لب تشنه حاجت آب نمود

با تیر سه شعبه اى جوابش دادند

.................صلوات..................

مفهوم بلند آفتابى عباس

از گریه کودکان کبابى عباس

از تشنگیت فرات دلخون گردید

واللَّه که آبروى آبى عباس

.................صلوات..................

این خاک به خون عاشقان آذین است

این است در این قبیله آیین ، این است

زاین روست که بی سوار برمی گردد

اسب تو که زین و یال آن خونین است

.................صلوات..................

خود را چو ز نسل نور می نامیدند

رفتند و به کوی دوست آرامیدند

سیراب شدند زآن که در اوج عطش

آن حادثه را به شوق آشامیدند

.................صلوات..................

آن کودک استوار را باور کن

لب‌تشنۀ بی‌قرار را باور کن

تکلیف عطش برای او حتمی شد

شش‌ماهۀ روزه‌دار را باور کن

.................صلوات..................

آن نخل به خون طپیده را،می بوسید

ان مشک ز هم دریده را می بوسید

خورشید،کنار علقمه خم شده بود

دستان ز تن بریده را می بوسید!!

.................صلوات..................

از قهر تو ،شاهین قدر پر ریزد

وز هیبت تو ،شیر فضا بگریزد

ماند به تو کوه،اگر به رفتار اید!

دریا به تو می ماند ،اگر برخیزد!

.................صلوات..................

یک روز ترانه ساز خناس شدن

یک روز حماسه ساز احساس شدن

پس کی باید علی اکبر بودن؟

پس کی باید حضرت عباس شدن؟

.................صلوات..................

سرشارترین شعر خدایی؛ زینب

اسطورۀ طاقت و حیایی؛ زینب

تو زینت نقطه‌های بسم‌الله‌ وُ

تفسیر فصیح کربلایی؛ زینب

.................صلوات..................

سر قافله شام بلایى زینب

تو شیر زن کرب و بلایى زینب

در عصرف به خون نشسته عاشورا

سرچشمه اى از صبر خدایى زینب

.................صلوات..................

رفتیم به ناکجا، به جایی که تو راست

گفتیم تو را به هر بهایی که تو راست

خفتیم چو برگ سبز بر آب روان

امید به خاک کربلایی که تو راست

.................صلوات..................

آنانکه ز کین بى پر و بالت کردند

پرپر ز جفا، گل جمالت کردند

شرمى ز نبى و فاطمه ننمودند

زیر سم اسب، پایمالت کردند

.................صلوات..................

سقا شدن و به تشنگان جان دادن

بی‌دست، شدن مشک به دندان دادن

ساقی شدن و دست به مستان دادن...

هیهات که شرح عشق نتوان دادن

.................صلوات..................

رفتیم به ناکجا، به جایی که تو راست

گفتیم تو را به هر بهایی که تو راست

خفتیم چو برگ سبز بر آب روان

امید به خاک کربلایی که تو راست

.................صلوات..................

ای تیغ بگو که از کجا می‌آیی

از سمت نگاه آشنا می‌آیی

انگار که خون می‌چکد از دیده‌ی تو

ای تیغ مگر ز کربلا می‌آیی

.................صلوات..................

در ماتم تو سحاب هم می‌گرید

منظومه‌ی آفتاب هم می‌گرید

ای تشنه‌ترین سلاله‌ی کوثر عشق

از داغ تو چشم آب هم می‌گرید

.................صلوات..................

فدای چشم مستت یا ابالفضل

نگاه می‌پرستت یا ابالفضل

بده یک جرعه‌ی ناب از می عشق

به قربان دو دستت یا ابالفضل

.................صلوات..................

ستاره از نگین بر خاک افتاد

قمر از روی زین بر خاک افتاد

گل سرخی ز دامان پیمبر

برای حفظ دین بر خاک افتاد

.................صلوات..................

هفتاد و دو لالة شهادت باور

شولای به خون خویش رنگین، در بر

رفتند به دنبال شهادت کان‌سان

طوفان نرسد به گرد آنها دیگر

.................صلوات..................

یک چند به عیش و نوش خود، سرکردید

صد لاله ز باغ عشق، پرپر کردید

چون شعلة آتش جهنم شده‌است

ظلمی که بر اولاد پیمبر کردید

.................صلوات..................

ای کشتة عشق! کو علی اکبر تو؟

کو دست تو، کو پای تو و کو سر تو؟

انگار فرات دیگری جاری شد

از خون گلوی نازک اصغر تو

.................صلوات..................

آن روز افق، اشک ز دیده می‌ریخت

درد از دل زهرای شهیده می‌ریخت

تا روز ازل، خشک نخواهد شد هان!

خونی که از آن سر بریده می‌ریخت

.................صلوات..................

در آن ربض حرمله خیز نومید

باران عطش به خیمه‌ها می‌بارید

مولا پس از این بار نمی‌گردد وای!

از شیهة ذوالجناح باید فهمید

.................صلوات..................

هفتاد و دو آسمانی خونین بال

یاران عطش سرشت خورشید خصال

مهمان فرشتگان شدند و رفتند

آن شام فراق بود یا صبح وصال

.................صلوات..................

مفهوم تو را مگر که فهمیده کسی؟

یا قدر تو را مگر که سنجیده کسی؟

خون می‌بارید از ابر ششماهه تو

بارانی از این دست کجا دیده کسی؟

.................صلوات..................

عاشورا بود و آسمان شد کفنت

لبریز ز گل‌زخم ستاره بدنت

گیرم که سر تو را به نیزه کردند

زیر سم اسب‌ها چه می‌کرد تنت!

.................صلوات..................

خورشید گلوی تاک را می بوسید

پیراهن چاک چاک را می بوسید

انگشتر عشق را به غارت بردند

انگشت بریده خاک را می بوسید

.................صلوات..................

خورشید چه عاشقانه پیمان می داد

در وادی طوفان بلا جان می داد

آن روز معلم شهادت چه غریب

با نای بریده درس ایمان می داد!

.................صلوات..................

آتش آتش ریخت بر شام سیاه

شعله های گریــــه و اندوه و آه

بی پناهی موج میزد در میان

دستهای زینب آن شب شد پناه

.................صلوات..................

گل غنچه ای از سلاله حیدر بود

افسوس که مثل غنچه ای پرپر بود

آن ظهر عطشناک چه غوغایی کرد

آن مرد که نام کوچکش اصغر بود

.................صلوات..................

بیـــتــــاب تــر از ابـــر بهــــاری بودند

" هیهات من الــذله " جــــاری بودند

سوگند به هرچه نام آب است بر آن

این تشـنه لبان تشـنه یـــاری بودند

.................صلوات..................

درباره پیامک ,

عباس 
  بازدید : 3306
دوشنبه 12 آبان 1393 زمان : 1:43بعد از ظهر  
 نظرات (0)