
ما از مردم خواهش میکنیم که درخت را پاس بدارند و فضای سبز را اهمّیّت بدهند. «هر ایرانی یک درخت» که گفته میشود و در زبانها هست، شعار خوبی است؛ سعی کنند در این ایّام - که ایّام درختکاری و فصل درختکاری است - هرچه میتوانند [کاشت درخت را] افزایش بدهند. و جلو دست تطاولی که دراز میشود گاهی به فضاهای سبز را، هم مردم و هم مسئولان بالخصوص بگیرند و نگذارند؛ چه جنگلهای ما، چه مراتع ما و چه فضاهای سبز شهری و آنچه که حولوحوش شهر هست؛ والّا اگر چنانچه شماها با قوّت و قدرت برخورد نکنید، این دامنههای البرز که در تهران ملاحظه میکنید، تا آن بالابالاهای آن آهن و سیمان خواهد شد؛ یعنی همینطور کسانی سوءاستفاده میکنند. حالا اینکه شما میگویید که نشستید و روی این مسئله برنامهریزی کردید، این خیلی خوب است؛ منتها باید در عمل بهطور محسوس این مشاهده بشود و انسان بداند که واقعاً یک کار اساسی دارد انجام میگیرد؛ انشاءالله موفّق باشید.
مسئلهی گیاه و بوستان و درخت و این چیزها جزو مسائل اصلی است؛ اینها را جزو مسائل فرعی نباید به حساب آورد. درست است که در شمارش مسائل اساسی کشور، چشمها و نگاهها به سمت اقتصاد، به سمت فرهنگ، به سمت مسائل پولی، به سمت مسائل سیاسی کشانده میشود - معمولاً اینجور است - لیکن اگر با دقت نگاه کنیم، مسائلی که مربوط به زیست انسانی است، بیشتر از آنها اهمیت دارد. سیاست برای چیست؟ اقتصاد برای چیست؟ خدمات گوناگون شهری و کشوری برای چیست؟ اصلاً پیشرفت کشور برای چیست؟ پیشرفت برای این است که انسانها زندگی سالم و مطلوبی داشته باشند. اگر محیط زیست تخریب شد، همهی اینها باطل خواهد شد.اهمیت محیط زیست اینجاست. واقعاً اگر ما به مسئلهی آب، خاک، هوا و آن چیزهائی که منتهی میشود به این چیزها - مثل مراتع، مثل منابع طبیعی، مثل جنگلها، مثل وضع شهرسازی - نپردازیم، زندگی مردم شیرین نخواهد شد. صنعت و پیشرفت صنعتی و درآمدهای فزایندهی کشور و افتخارات گوناگون علمی، متن زندگی و واقعیت زندگی را شیرین نمیکند؛ همهی اینها باید مقدمه باشد برای اینکه مردم زندگی سالم و شیرین و مطلوب داشته باشند. از جملهی چیزهائی که مساس مستقیم دارد، مسئلهی محیط زیست است، محیط زندگی انسانهاست، مسئلهی آب و هواست. آن وقت ریشههای آن، بنیانهای آن، که خاک است و جنگل است و درخت است و بقیهی چیزها، اهمیت درجهی یک پیدا میکند.
واقع قضیه هم همین است که گیاه و درخت برای هر کشوری، برای هر مجموعهی انسانیای، مایهی برکت است؛ برای همین هم در شرع مقدس اسلام و در احادیث ما، به مسئلهی درخت و نگهداری درخت و جلوگیری از قطع کردن درختان توصیه شده. خب، حالا این یک توصیهی اسلامی است. امروز همهی مردم دنیا هم به این مسئله توجه دارند و شاید بشود گفت که همیشه مردم و جوامع بشری به مسئلهی درخت اهمیت میدادهاند.
درخت، مظهر حیات در طبیعتی است که ما آن را بانگاه عامیانه، بیجان میپنداریم. درخت وگیاه، در استفاده از منابع غیرقابل دسترسی دراعماق زمین و در میان ذرّاتِ خاک وتبدیل آنها به یک موجود مجسّمِ زیبای بالنده رشد یابنده زنده، نمایشگر یک معجزه عظیم الهیاند. درخت و گیاه، تاکنون تنها راهروهایی هستند که انسان از طریق آنها توانسته به منابع عظیم و متنوّع غذایی در زیرخاک دسترسی پیدا کند؛ آن منابع را استحصال نماید و عالم وجود و زندگی بشر را از آن بهرهمند سازد.
ما یک درخت میکاریم، معنایش این است که جوانها که چندین برابرِ نیروی یک آدم پا به سن گذاشتهای مثل ما در آنها وجود دارد و نشاط بیشتری دارند، تعداد بیشتری درخت بکارند و مردم عزیز کشورمان عادت کنند به سنت ایجاد این وسیلهی حیات.
درخت و گیاه برای کشور، برای زندگی، برای مردم، برای تنفس، یک امر ضروری است. متأسفانه در طول سالهای متمادی، به مسئلهی درخت بیاعتنائی شده. البته حالا خوشبختانه مردم و مسئولین به درخت و به محیط زیست توجه نشان میدهند، لیکن به نظر میرسد که هرچه بیشتر بایستی در این زمینه کار کرد. به نظر من خود مردم هم مؤثرترین و مهمترین بخش از این کار را بر عهده دارند: حفظ جنگلها، حفظ مرتعها، حفظ زمینهای حاصلخیز و حفظ باغات.
مراسم مربوط به مسئلهی درخت و گیاه و گل، به طور طبیعی یک طراوتی دارد و خوشبختانه احساس میشود که در کشور میل به سمت اهتمام به مسئلهی گل و گیاه و وضعیت بوستانها و استفادهی از این جهت در سالمسازی محیط زیست، تقویت میشود؛ ما از این خرسندیم.