
گمراه تر از چهار پایان و مگس
خولی و یزید و شمر و ابن اشعث
توهین ابوجهل به هادی کم نیست
مرتدی خود را که عیان کردی بس
***
آخر همه شعله ها حرامت گردد
شمشیر و گلوله ها حرامت گردد
حیف است تفنگی که به سویت برود
اما سر لوله ها حرامت گردد
***
باران برود ز آسمان ها هرگز
خاموشی نور با دهان ها هرگز
انوار منیر نام پر نور نقی
از یاد رود بین زمان ها هرگز
***
سردسته بنده های ابلیس شدی
هر عامل خنده های ابلیس شدی
مامور مطیع امر شیطان هستی
چون مثل پرنده های ابلیس شدی
***
یک روز پر از مژده دیدار شود
در هر طرفی سایه آن یار شود
نابود کند قصر پلیدی ها را
شمشیر علمدار پدیدار شود