
كلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خير كثير و فراوان است. و روشن است كه اين معنا مىتواند مصاديق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثير و اخلاق نيكو داشته باشد، ولى آيه آخر سوره، مىتواند شاهدى بر اين باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پيامبر اكرم (ص) است.
ادامه مطلب.....
زيرا دشمنِ كينهتوز با جسارت به پيامبر (ص)، او را ابتر مىناميد و خداوند در دفاع از پيامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراين اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آيه اول و سوم سوره، توجيه و معنايى دلپسند نخواهيم داشت.
كلمه «ابتر» در اصل به حيوان دمبريده و در اصطلاح به كسى گفته مىشود كه نسلى از او به يادگار باقى نمانده باشد. از آنجا كه فرزندان پسر پيامبر (ص) در كودكى از دنيا رفتند، دشمنان مىگفتند: او ديگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زيرا در فرهنگ جاهليّت دختر لايق آن نبود كه نام پدر را زنده نگاه دارد.
بنابراين جمله «انّ شانئك هو الابتر» دليل آن است كه مراد از كوثر، نسل كثير پيامبر است كه بدون شك از طريق حضرت زهراعليها السلام مىباشد.
اين نسل پر بركت از طريق حضرت خديجه (س) نصيب پيامبر اكرم (ص) شد. آرى خديجه (س) مال كثير داد و كوثر گرفت. ما نيز تا از كثير نگذريم به كوثر نمىرسيم.
كلمه «ابتر» در اصل به حيوان دمبريده و در اصطلاح به كسى گفته مىشود كه نسلى از او به يادگار باقى نمانده باشد. از آنجا كه فرزندان پسر پيامبر (ص) در كودكى از دنيا رفتند، دشمنان مىگفتند: او ديگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زيرا در فرهنگ جاهليّت دختر لايق آن نبود كه نام پدر را زنده نگاه دارد.
بنابراين جمله «انّ شانئك هو الابتر» دليل آن است كه مراد از كوثر، نسل كثير پيامبر است كه بدون شك از طريق حضرت زهراعليها السلام مىباشد.
اين نسل پر بركت از طريق حضرت خديجه (س) نصيب پيامبر اكرم (ص) شد. آرى خديجه (س) مال كثير داد و كوثر گرفت. ما نيز تا از كثير نگذريم به كوثر نمىرسيم.
منبع: تفسیر نور، تفسیر سوره کوثر