سالروز شهادت حضرت حمزه (ع) و حضرت عبد العظیم حسنی (ع) تسلیت باد.

يكى از دانشمندان يهود، پس از پيامبر اکرم (ص) در مدينه، در جلسه اى كه گروهى از صحابه از جمله اميرمؤمنان(ع)حضور داشتند، شركت نمود و در تفضيل حضرت ابراهيم (ع) و بعضى انبياى گذشته بر پيامبر اکرم (ص)، به صورت مناظره دلايلى ذكر كرد و امير مؤمنان (ع) به همه دلايل او پاسخ گفت; از جمله مسائلى كه آن دانشمند مطرح نمود اين بود كه: فَإِنَّ هذا إبراهيم قد أَضجع وَلَدَهُ وَ تَلَّهُ لِلْجَبِين...
اين ابراهيم (ع) بود كه فرزند خود اسماعيل (ع) را براى اجراى امر خداوند بر زمين انداخت و صورت دلبندش را به روى خاك گذاشت و آماده ذبح او گرديد، ولى در پيامبر شما چنين حركتى وجود نداشت....
امير مؤمنان(ع) در پاسخ وى فرمود:
لَقَدْ كانَ كَذلِكَ وَ لَقَدْ أُعْطِيَ إِبْراهيم بَعد الاضطجاع الفداء و محمّد أصيب بأفجع منه فجيعة إنّه وقف عَلى عمّه حمزة أسد الله و أسد رسوله و ناصر دينه و قد فرّق بين روحه و جسده فلم يبن عليه حرقة و لم يفض عليه عبرة و لم ينظر إلى موضعه من قلبه و قلوب أهل بيته ليرضي الله عزّ و جلّ بصبره و يَسْتَسلِمَ لأمره في جميع الفعال و قال(ص) : لَو لا أن تحزن صفية لتركته حتى يحشر من بطون السباع و حواصل الطير و لو لا أن يكون سنة بعدي لفعلت ذلك
اين مطلب را كه دراره حضرت ابراهيم (ع) گفتى، صحيح است، ولى خداوند براى جبران اين ناراحتى، بلافاصله فديه و عوض (گوسفند) را بر وى فرو فرستاد. اما محمد (ص) بر مصيبتى بالاتر از آن مبتلا گرديد، زيرا در كنار جسد بى روح و مثله شده عمويش و ناصر و ياور دينش، حمزه اسدالله و اسدالرسول قرار گرفت، ولى براى جلب رضاى خداوند و تسليم امر او صبر و شكيبايى را در پيش گرفت، نه اظهار ناراحتى كردو نه اشكى جارى ساخت و نه به جايگاه و محبوبيت حمزه كه در دل پيامبر و خاندانش از آن برخورداربود، توجّه نمود و چنين فرمود: اگر نبود حزن و اندوه صفيه و اينكه پس از من مردم از اين روش پيروى كنند، پيكر حمزه را دفن نمى كردم تا از شكم درندگان و پرندگان محشور شود. (۱)
۱ ـ مشروح این مناظره در احتجاج طبرسی، ج1، صص 335 ـ 318؛ بحار، ج10 صص 17، 49، 51 و 298 273
حمزه سید الشهدا، محمد صادق نجمی